رد کتاب شاهنامه و بزرگداشت شاعر آن [1] پیش تر نوشته بودم (پلی بر گذشته، بخش اول، فصل فردوسی و شاهنامه)، که سرودن شاهنامه پیشهی فردوسی بوده است و نه اندیشهی او. آن جا از مرکزی نشان دادم که سفارش دهندهی شاهنامه به هرکسی بوده است که از عهدهی کار برآید. مرکزی که مواد اولیه ی طبخ این تالیف را مهیا میکرد و زندگی و گذران شاعر آن را به عهده می گرفت، که سرانجام قرعه ی اجرای آن به نام فردوسی درآمد. از آن نامور نام داران شهر علی دیلمی بودلف راست بهر که همواره کارم به خوبی روان همی داشت آن مرد روشن روان حسین قتیب است از آزادگان که از من نخواهد سخن رایگان از اویم خور و پوشش و سیم و زر از او یافتم جنبش و پای و پر صراحت فردوسی در معرفی حامیان مالی، یعنی همان سفارش دهندگان کتاب شاهنامه اش، محل هیچ گفت و گویی را در رد این نظر باقی نمیگذارد و معلوم میکند که فردوسی سرودن شاهنامه را به عنوان یک شغل و ممر گذران عمر پذیرفته است، نه به عنوان یک ادای دین قومی و ملی و میهنی. فردوسی در ابتدای شاهنامه و در بخش «گفتار در برآمدن کتاب»، حتی صراحت بیشتری دارد و آن محفل شاهنامه ساز و شاهنامه خواه را بدین صورت معرفی میکند : یکی پهلوان بود دهقان نژاد دلیر و بزرگ و خردمند و راد پژوهندهی روزگار نخست گذشته سخن ها همه باز جست ز هر کشوری موبدی سال خورد بیاورد کین نامه را گرد کرد بگفتند پیشاش یکایک مهان سخنهای شاهان و گشت جهان چو بشنید از ایشان سخن پهلوان یکی نامور نامه افکند بن. بدین ترتیب روشن است که بنیان شاهنامه را، به قول فردوسی، پهلوانی دهقان نژاد با گرد آوردن دانستهها و داستان هایی از موبدان سال خورد ریخته است، و نه فردوسی. شاعر در ادامه میگوید که پس از گرد آمدن آن سخنهای شاهان، و پس از , ...ادامه مطلب